یادمه در کتاب المراقبات میرزا جواد اقای ملکی تبریزی بخش اعمال ذی الحجه میخوندم که مضمونش این بود:
ولایت بر اسمانها عرضه شد اسمان اول پذیرفت وخدا اون رو به عنوان عرش برگزید واسمان سوم و...
تا اسمان هفتم که پذیرفت وخدا اون رو با ستارگان و کواکب زینت داد
به زمین عرضه شد وزمین کعبه پذیرفت هم برتری داده شد وخانه کعبه بر ان بنا شد و هم علی علیه السلام بر رو ی ان تولد یافت
در بین مساجد مسجد کوفه هم به خاطر این سبقت علاوه بر مقام بالایی که گرفت مکان شهادت امیرالمومنین نیز به او اهدا شد
دریاها که شیرینند ولایت را ابتدا پذیرفتند وشور ویا تلخهایشان یا نپذیرفتند ویا دیر پذیرفتند
گیاهان و میوه جات وجمادات هم امتحان ولا یت داده اند امتحانی که خصوصیات انها را در دنیا واخرت رقم زده است
همه در این امتحان بیست نمیگیرند ها کسی با نمره بالا قبول فاطمه میشود که
هم ولایت داشته باشد به فتح واو یعنی اطاعت پذیری مطلق از ولایت وهم ولایت داشته باشد به کسر واو که همان معنی معروف ان مقصود است یعنی ابراز محبت زبانی و...
چون این دو هر دوتا باید در کنار هم باشند چون دو چوبه یک نردبان هستند ودر غیر این صورت امکان سعود نیست
ویاد داریم که خدا بعد از غدیر حجت را تمام کرد ودیگر هیچ بهانه ای پذیرفته نیست واین خورشید در خشان را کسی نمیتواند انکار کند مگریا نطفه اش اشکال دارد ویا..........
کافیست چشم را معاندانه نبندیم در پایان سری به نهج البلاغه هم میزنیم:
غدا ترون ایامی و یعرفوننی بعد خلو مکانی......
فردا روزی مرا خواهید شناخت، پس از اینکه از میان شما رخت بربستم.....
نهج البلاغه، خطبه 149